
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۱۲۲
۱
شهیدان تو را ای نونهال سرگرانیها
نمیآید قیامت بر سر، از نامهربانیها
۲
که خودداری کند با جلوهٔ شمشاد نوخیزت؟
ز رفتارت خجالت میکشد سرو از روانیها
۳
نهال عیش ما را گر به تاراج خزان دادی
بهار گریهام در پیش دارد، گلفشانیها
۴
ندارم قوّت رفتن ز کویت، عجز را نازم
به فریادم رسید فتادگیها، ناتوانیها
۵
عبث عمریست با دل ناخن غم کاوشی دارد
به سعی تیشه نتوان کند کوه سختجانیها
۶
ز طفلی تلخ دارد کام جان را شورش عشقی
نمک در دیده ما شد شکر خواب جوانیها
۷
به هر نکهت نپردازد دماغ پیر کنعانی
نیسم پیرهن در آستین دارد نشانیها
۸
نمیفهمد کسی افسانهٔ ما را درین محفل
من و شمعیم داغ، از دولت آتشزبانیها
۹
حزین از خارخار دل درین حسرت قفس گاهی
صفیری میزنم در یادِ گلبنآشیانیها
تصاویر و صوت


نظرات
جباری