
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۱۲۵
۱
در فتح باب میکده باشد گشاد ما
صرف سبو شود، همه خاک مراد ما
۲
دل روشناس مصحف حسن بتان نبود
شد روشن از غبار خط او سواد ما
۳
پنداشتم که مهر تو با جان سرشته است
جان از میانه رفت و نرفتی ز یاد ما
۴
از مبدا فراق تو در عین برزخیم
باز آمدن به کوی تو باشد معاد ما
۵
افراسیاب غم چو هجوم آورد حزین
جمشید، جام باده و خم کیقباد ما
نظرات