
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۱۵۶
۱
فتنهٔ روز جزا در قدم جلوهٔ اوست
با قیامت قد او دست و گریبان برخاست
۲
چون برد شمع، سرخود به سلامت بیرون؟
صبح از بزم تو، با زخم نمایان برخاست
۳
چقدر حوصله ساز است دل آب شده
شبنم از کوی تو با دیدهٔ حیران برخاست
۴
ای خرد، عمر تو کم، در غم دنیا بنشین
ای جنون وقت تو خوش، بوی بهاران برخاست
۵
این غزل گوشزد واله دانادل کن
آنکه از مهد، مسیحای سخندان برخاست
۶
به صریر قلم پرده گشای تو حزین
شوری از حلقه مرغان خوش الحان برخاست
تصاویر و صوت

نظرات