حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۱۸۸

۱

گرمی مهر، به ویرانه و آباد یکی ست

حسن اگر تیغ کشد، بنده و آزاد یکی ست

۲

جور کش می طلبد، غنچهٔ شیرین کارت

ور نه در چنگ غمت خسرو و فرهاد یکی ست

۳

چه کنم آه، که گلبرگ بناگوش تو را

نگه گرم من و سیلی استاد یکی ست

۴

تنگی سینه دلم را به فغان می آرد

ور نه با ناز تو، خاموشی و فریاد یکی ست

۵

آتش آه مرا قوّت تأثیر کجاست؟

دل سنگین تو و بیضه فولاد یکی ست

۶

دل چو تسلیم شود جور و جفا، مهر و وفاست

عشق اگر یار شود، طینت اضداد یکیست

۷

رخنه در جوشن جانی که نکرده ست کجاست؟

تیغ مژگان تو و خنجر فولاد یکیست

۸

دل چو با خویش نباشد، چه گلستان، چه قفس

بوستان پیش من وکنج غم آباد یکیست

۹

عکس یار است که دارد همه جا جلوه، حزین

چهره پرداز، در آیینهٔ ایجاد یکی ست

تصاویر و صوت

نظرات