حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۱۹

۱

نهفته ام به خموشی خیال روی تو را

مباد کز نفسم بشنوند بوی تو را

۲

ز سنگ محتسب شهر غم مخور ساقی

سپرده ایم به پیر مغان سبوی تو را

۳

اگر غلط نکنم حرف ما و من غلط است

شنیده ام ز لب خویش گفتگوی تو را

۴

شده ست شیفته بلبل به باغ و حور به خلد

ندیده اند گلستان رنگ و بوی تو را

۵

اگر به دامن وصل تو دست ما نرسد

کشیده ایم در آغوش، آرزوی تو را

۶

چه خوش بود که نماید به ما دلت را گرم

محبتی که به ما گرم ساخت، خوی تو را

۷

شود ز باختن رنگم آتشین، لعلت

چه نازکیست عتاب بهانه جوی تو را!

۸

به طور عشق حزین ، آستین فشان گردد

کلیم اگر شنود، طرز های و هوی تو را

تصاویر و صوت

نظرات