
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۱۹۶
۱
اشکم نمک به یاد لبت در ایاغ ریخت
غم لاله لاله خون دل از چشم داغ ریخت
۲
از خار خار هجر تو پای تلاش من
خون هزار آبله را در سراغ ریخت
۳
عشق تو داد مغز سرم را به خرج داغ
این بود روغنی که مرا در چراغ ریخت
۴
ای باد مشک بیز ز زلف که می رسی؟
شور قیامت از تو مرا در دماغ ریخت
۵
آمد صبا ز جلوه گهت آستین فشان
تب لرزه ای به تازه نهالان باغ ریخت
۶
آسودگی بلاست اسیران عشق را
بال و پر دلم به شکنج فراغ ریخت
۷
آمد ز خاک کوی تو دامن کشان صبا
گلهای رنگ و بو به گریبان باغ ریخت
۸
باشدگلی ز غنچه دلیهای من حزین
اشکم که لاله لاله، به دامان باغ ریخت
تصاویر و صوت

نظرات