حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۲۱۶

۱

می عشق است که عالم همه میخانهٔ اوست

خرد پیر، خراباتی دیوانهٔ اوست

۲

همه جا جلوه گه لیلی صحرایی ماست

هر کجا چشم غزالیست سیه خانهٔ اوست

۳

یارب آن لعل شکرخا همه جا نوشش باد

خون ما بی گنهانی که به پیمانهٔ اوست

۴

حیرت افزا صنمی،کز دل ما برده قرار

کعبه هم سنگ نشان ره بتخانهٔ اوست

۵

از من بی سر و پا، چشم مدارید شکیب

دل خراب نگه نرگس مستانهٔ اوست

۶

این چه نوریست که از طور تجلَیست بلند؟

شمع جانهای مقدَس، همه پروانهٔ اوست

۷

جز حدیث سر زلفش نکند یاد، حزین

شب نشینان همه را گوش بر افسانهٔ اوست

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی به تصحیح ذبیح الله صاحبکار - محمد علی بن ابی طالب حزین لاهیجی - تصویر ۲۵۴

نظرات

user_image
شیرین
۱۴۰۰/۰۷/۲۶ - ۰۴:۵۰:۱۷
شعر بسیار زیبا و عارفانه‌ای است. همه جا جلوه گه لیلی صحرایی ماست                      هر کجا چشم غزالیست سیه خانه اوست به قول بابا طاهر: به صحرا بنگرم صحرا ته وینم                    به دریا بنگرم دریا ته وینم به هر جا بنگرم کوه و در و دشت               نشان روی زیبای ته وینم همه جا و همه عالم هستی جلوه گه حق باری تعالی می‌باشد. همه هستی آیینه صفات پروردگار است. وجود ما و طبیعت تجلی ذات مقدس خداوند است که اگر با عشق بنگریم همه جا را نشانی از خدا می‌یابیم و این ذات و صفات پاک خداوند است که انوار الهی آن به هر جا بتابد، نشانی از این سرچشمه الهی بر جای می‌گذارد، حال به اشکال و صورت‌های گونه‌گون.