
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۲۲۲
۱
ز لنگر دل دیوانه، عشق بند گسست
گرانی غم من جذبه را کمند گسست
۲
در آتش تو برآمد نهیب ناله من
رگ فغان به دل نازک سپند گسست
۳
حدیث آن لب نوشین در انجمن کردم
مگس کمند هوس، از وصال قند گسست
۴
کدام صبح نفس، گرم ناله پردازی ست
که رشتهٔ نفس شمع مستمند گسست؟
۵
ز قصر رفعت دل دست کوته است حزین
کمند همّت ازین کنگر بلند گسست
نظرات