حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۲۳۳

۱

در کوی تو نقش قدمم، حالتم این است

برخاستنم نیست ز جا، طاقتم این است

۲

با عشق تو زادم من و با درد تو بودم

با مهر تو در خاک روم، ملّتم این است

۳

از غیرت شوق است که چون رنگ پریده

خود نامه و خود نامه برم، عادتم این است

۴

هم دل شنود پرده سراییدن دل را

می گویم و خود می شنوم، صحبتم این است

۵

پرورده ز بس ذائقه را عشق به تلخی

شربت نهم و زهر کشم، لذّتم این است

۶

جایی که شود بستر راحت، دم شمشیر

میدان به تپیدن ندهم، فرصتم این است

۷

بیزارم از آن کفر که آموختنی شد

بت، برهمنان را چه کند؟ غیرتم این است

۸

صد پیرهن صبر قبا گشت و ز ناموس

دستی به گریبان نزدم، حسرتم این است

۹

از انجمن کثرت خود نیست گزیری

گاهی مگر از خویش روم خلوتم این است

۱۰

شطرنجی ایّامم و در ششدر گیتی

دانگی ز حریفان نبرم، خصلتم این است

۱۱

از شور شکر خنده ی آن خون وفا نوش

کردم لب زخمی نمکین، عشرتم این است

۱۲

صعب است حزین گر نکشم سر به گریبان

از هر دو جهان زاویهٔ عزلتم این است

تصاویر و صوت

نظرات