حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۲۴۱

۱

تو را چه غم که به درد تو مبتلایی هست؟

مراست غم که ندانسته ای وفایی هست

۲

به آفتاب چرا تیغ مطلعم نکشد

مرا که در نظر، ابروی دلگشایی هست

۳

چه بسته ای ره پیغام، محرمان چو شدند

کبوتر حرمی، قاصد صبایی هست

۴

به دیده، از مژه گلگون تر است هر خارش

به راه کوی تو، رند برهنه پایی هست

۵

سماع خاطر شوریدگان به مطرب نیست

به وادی ای که منم، ناله ی درایی هست

۶

خراب می کند آخر ز سیل گریه مرا

میانه ی من و دل، طرفه ماجرایی هست

۷

حزین به خاطر خود یاد خیر، ره ندهی

درون خلوت دل یار آشنایی هست

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی به تصحیح ذبیح الله صاحبکار - محمد علی بن ابی طالب حزین لاهیجی - تصویر ۲۶۹

نظرات