حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۲۴۵

۱

یک دل به دیاری که وفا صاحب تاج است

بی سکهٔ داغت نبود، آنچه رواج است

۲

شاهنشهیم باج ز افتاده نگیرد

هر سرکه بلند است، مرا زیر خراج است

۳

من کودک یونان کدهٔ صاف دلانم

لوح سبقم ساده تر از صفحهٔ عاج است

۴

بیماری عشق است، چه آید ز مسیحا؟

بی فایده جان می کنم و مرگ علاج است

۵

هر لحظه فلک لعبتی از پرده برآرد

این پیر خرف، بین چقدر طفل مزاج است

۶

ای دولت از این عرصه که ماییم کران گیر

از ما سر پا خورده، به هر جا سر و تاج است

۷

گم شد ره بیرون شد، از آن زلف حزین را

ای دل بفروز آتش آهی، شب داج است

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی به تصحیح ذبیح الله صاحبکار - محمد علی بن ابی طالب حزین لاهیجی - تصویر ۲۶۷

نظرات