حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۲۵۱

۱

تا شمع من ز دیدهٔ شب زنده دار رفت

دود از سرم برآمد و اشک از کنار رفت

۲

در پیچ و تاب حلقه آن زلف خم به خم

کاری که کرد، دست و دل من ز کار رفت

۳

افسانه کم کنید که جوشید گریه ام

خوابم کنون ز دیده اختر شمار رفت

۴

آشفته است حلقهٔ شوریدگان، مگر

حرفی از آن دو سلسلهٔ تابدار رفت؟

۵

آتش ز ناله ام به خس آشیان فتاد

خاری که بود از چمنم یادگار، رفت

۶

دیگر مگر میم چو سبو، در گلو کنید

دست من از کرشمهٔ ساقی ز کار رفت

۷

ای ساده دل، وفای حریفان نظاره کن

گل ناکشیده ساغر خود را، بهار رفت

۸

یک ره، گذر به خاک نشینان نمی کنی

عمرم چو نقش پا به ره انتظار رفت

۹

زین جان بی نفس چه نوا خیزدت حزین

از ساز نغمهای نتراود، چو تار رفت

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی (به ضمیمه تاریخ و سفرنامه حزین) کتابفروشی خیام - شیخ محمدعلی بن ابیطالب بن عبدالله حزین لاهیجی - تصویر ۳۰۵

نظرات