
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۲۵۴
۱
دل در هوس نرگس مستانه اسیر است
مرغ حرم امروز به بتخانه اسیر است
۲
چون آبله ام بود دلی در کف و اکنون
در دست تو بد مست چو پیمانه اسیر است
۳
مرغی نفتد بی طمع دانه به دامی
عنقای دل ماست که بی دانه اسیر است
۴
فریاد که این مرغ دل بال شکسته
در دام سر زلف تو چون شانه اسیر است
۵
شوریده دلم بازگرفتار جنون شد
زنجیر بیارید که دیوانه اسیر است
۶
مرگش مگر آزاد کند ورنه حزین را
خاطر به غم فرقت جانانه اسیر است
تصاویر و صوت


نظرات
Hossein GHadamyari