حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۲۵۹

۱

هر زخم که از ناوک آن تازه نهال است

بر پیکر من شوختر از چشم غزال است

۲

حالی شده سرمست مرا، بس که تغافل

یک بار نپرسید ز حالم که چه حال است

۳

هجران،گل حرمان حجاب نظر توست

گر دیده گشایی همه جا بزم وصال است

۴

در دام خیالت شده ام، شکل خیالی

یک ره به خیالت نرسد کاین چه خیال است

۵

آیینه آن صنع بود ناقص وکامل

این قصه چرا طول دهم، عرض کمال است

۶

دردی کش میخانهٔ ما شو که نیابی

در جام جم این باده که ما را به سفال است

۷

پرواز حزین از پی آرام اسیری ست

بر معتکف دام و قفس بال وبال است

تصاویر و صوت

نظرات