حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۲۸۹

۱

چون نخل تو از ناز گرانبار برآید

شمشاد ز جا، سرو ز رفتار برآید

۲

دل می رود از سینه و پیکان تو باقی ست

رحم است بر آن یار که از یار برآید

۳

شرمندهٔ عشقیم که بی چاره و تدبیر

آسان کند آن کار که دشوار برآید

۴

از ناخن عشقم رگ جان زمزمه ساز است

بی زخمه صدا کی شود، از تار برآید؟

۵

بگذار حزین از کف خود بادهٔ پندار

تا ساغرت از میکده سرشار برآید

تصاویر و صوت

نظرات