حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۳۲۳

۱

سر رشته صبری که ز دل رفت و نهان شد

ما را رگ جان گشت و تو را موی میان شد

۲

اورنگ نشین بوده ام اقلیم بقا را

این جسم فرومایه مرا دشمن جان شد

۳

در شام غریبی مطلب لقمه بی رنج

موسی چو برون از وطن افتاد شبان شد

۴

مشکل به شط باده شود زاهد سگ، پاک

بیجا دو سه جامی می پاکیزه، زیان شد

۵

گفتی سخن از هجر و گشودی لب زخمم

رفتی ز نظر، خون دل از دیده روان شد

۶

گفتم شکنم توبه، خزان آمد و گل رفت

رفتم که به می روزه گشایم، رمضان شد

۷

با طبع کهن چیست حزین ، این همه شوخی؟

در عشق عجب نیست، اگر پیر جوان شد

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی به تصحیح ذبیح الله صاحبکار - محمد علی بن ابی طالب حزین لاهیجی - تصویر ۳۰۲
دیوان حزین لاهیجی (به ضمیمه تاریخ و سفرنامه حزین) کتابفروشی خیام - شیخ محمدعلی بن ابیطالب بن عبدالله حزین لاهیجی - تصویر ۵۱۸

نظرات