حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۳۲۸

۱

فقرم کجا ز جلوهٔ دنیا زبون شود؟

موج سراب، دام ره خضر چون شود؟

۲

سودای زلف یار، به دیوانگی کشید

فکری که در دماغ بماند، جنون شود

۳

در سینه شکسته دلان تو آه نیست

چون بشکند سپاه، علمها نگون شود

۴

بی شفقت است ناخن خارا تراش عشق

نزدیک شد غبار دلم بیستون شود

۵

در قلزمی که شورش عشق است، ناخدا

بالد به خویش قطره و دریای خون شود

۶

خاکم به باد رفت وز یادم نمی روی

عشق آن خیال نیست که از دل برون شود

۷

در نشئه، نیست عقل فلاطون کم از شراب

هر کس گزید خلوت خم، ذوفنون شود

۸

هر برگ از بهار دگرگیرد آب ورنگ

از خون دیده، چهره مرا لاله گون شود

۹

عمری که هست مایهٔ آزادگی حزین

حیف است صرف محنت دنیای دون شود

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی (به ضمیمه تاریخ و سفرنامه حزین) کتابفروشی خیام - شیخ محمدعلی بن ابیطالب بن عبدالله حزین لاهیجی - تصویر ۳۲۷

نظرات