
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۳۲۹
۱
جگر تشنه ام از لعل تو سیراب شود
چه غم است اینکه به کام دل احباب شود
۲
لاف عزلت زدن آن روز تمام است مرا
که خم ابروی او گوشهٔ محراب شود
۳
شمع روشن ننماید شب ظلمانی را
ساقیا می به قدح ربزکه مهتاب شود
۴
غفلت افزود تو را زاهد، از افسانهٔ عشق
نیشتر در دل افسرده، رگ خواب شود
۵
خشکی زهد، ز ما گرد برآورد حزین
دامن خرقه بیفشار که سیلاب شود
تصاویر و صوت


نظرات