
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۳۳۰
۱
خجل در برم، عقل نادان نشیند
چو زاهد که در بزم مستان نشیند
۲
نشیند خیال تو در گوشهٔ دل
چو یوسف که در کنج زندان نشیند
۳
همین بس که در فکر شبهای مجنون
سر زلف لیلی، پریشان نشیند
۴
دل آزردهٔ شام هجر تو چون شمع
به هر جا نشیند، گدازان نشیند
۵
حزین ، آنکه سامان وصل تو را سوخت
به خاکستر شام هجران نشیند
نظرات