
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۳۳۴
۱
نگاه گرم، چو رخسار آتشین تو بوسد
عرق چو شبنم گستاخ، یاسمین تو بوسد
۲
خدای را، نخرامی به گشت باغ، مبادا
دهان غنچه، کف پای نازنین تو بوسد
۳
چگونه زهر غم از رشک بر لبم نزند جوش
که مور خط، به دل شاد انگبین تو بوسد
۴
کند به ساغر هوش فرشته، داروی مستی
تبسمی که لب سحرآفرین تو بوسد
۵
چه دولتی ست که چون گرد راه خاک نشینی
به سعی خیزد و دامان همنشین تو بوسد
۶
بیا بتاب به بازوی حسن، دست تجلی
که معجز ید بیضا، سر آستین تو بوسد
۷
غرور چشم تو نازم که نیست نیم نگاهش
به صد نیاز اگر آسمان زمین تو بوسد
۸
تو قد به ناز برافراز تا ز پای در افتم
چو زلف سجده کنان، پای نازنین تو بوسد
۹
حزین ازین غزلت تازه گشت طرز فغانی
سزد، ز سدره فرود آید و زمین تو بوسد
نظرات