حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۳۴۵

۱

درکشوری که مهر و وفا می فروختند

خوبان، متاع جور و جفا می فروختند

۲

در بیعگاه خنجر ناز نگاه او

جان، قدسیان به نرخ گیا می فروختند

۳

من زان ولایتم که به یک جو نمی خرید

شاهنشهی اگر به گدا می فروختند

۴

ننگ آیدش وگر نه مکرر به التماس

دولت به رند بیسر وپا می فروختند

۵

خواری کشان کوی خرابات از غرور

چین جبین به بال هما می فروختند

۶

گل می دمید یکسر ازین دشت آتشین

خاری اگر به آبله پا می فروختند

۷

دون همّتان سفله شعار جهان حزین

ما را چه می شدی که به ما می فروختند؟

تصاویر و صوت

نظرات