
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۳۴۷
۱
کوته نظران زلف سیه کار ندانند
این مرده دلان فیض شب تار ندانند
۲
جانسوز دیاریست محبت، که طبیبان
رسم است که حال دل بیمار ندانند
۳
ما باخته دینان، ادب کفر ندانیم
نو برهمنان بستن زنار ندانند
۴
مغروری حسن است که در جلوه گه او
جانبازی یاران وفادار ندانند
۵
بی پرده تماشایی آن حسن لطیفند
بالغ نظران، پرده پندار ندانند
۶
دارند حریفان هوس خاطر شادی
دل باختگان غیر غم یار ندانند
۷
دستان زن دیرینه ی گلزار، حزین است
این نوسخنان شیوهٔ گفتار ندانند
نظرات