
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۳۵۹
۱
خواهم به دل آن نرگس مستانه در افتد
بد مست تماشاست، به دیوانه درافتد
۲
سخت است تلاش دو زبردست، مبادا
می با نگه یار، حریفانه درافتد
۳
چشمش، به نگاهی ننوازد دل ما را
کی لایق برق است که با دانه درافتد؟
۴
در هر رگ ما مستی منصور کند، خون
گر عکس رخ یار به پیمانه درافتد
۵
گو گردش پیمانه درین بزم ز غیرت
با چرخ تنک ظرف، حریفانه درافتد
۶
حیف است زبردست زند با همه کس دست
آن زلف نبایست که با شانه درافتد
۷
با چشم حزین این سخن از عشق بگویید
کی خواب به دام تو به افسانه درافتد؟
تصاویر و صوت

نظرات