حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۳۷۶

۱

یاد وصلی که دل از هجر خبردار نبود

در میان این تن ویران شده دیوار نبود

۲

حسن درپیرهن عشق تجلّی می کرد

پردهٔ دیده حجاب رخ دیدار نبود

۳

داشت جا، فاخته در جامهٔ یکتایی سرو

طوق گردن به گلو، حلقهٔ زنّار نبود

۴

لیلی پرده نشین این همه دیوانه نداشت

یوسف مصر سراسر رو بازار نبود

۵

دیدهٔ احول ادراک نمی دید دویی

در میان من و یار، اسم من و یار نبود

۶

شمع من پیرهنی جز پر پروانه نداشت

کار بر سوختگان اینهمه دشوار نبود

۷

بلبل از غنچهٔ منقار، به دامن گل داشت

خار اندیشه به پیراهن گلزار نبود

۸

شب که می زد رقم این تازه غزل، خامه حزین

مستیی بود رگش را، که خبردار نبود

تصاویر و صوت

نظرات