
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۳۷۹
۱
با چرخ سفله، همّت ما در نبرد بود
گر روزگار پشت نمی داد مرد بود
۲
یک کس به غیر داغ به ما گرم برنخورد
تا بود همدمی به نفسهای سرد بود
۳
چون زعفران، خزان من آمد بهار من
اکسیر شادمانی ما رنگ زرد بود
۴
از یاد سرد مهریت افسرد در فراق
داغ دلم که انجمن افروز درد بود
۵
ما آزموده ایم حزین ، کار روزگار
پاس وفا، تفاوت نامرد و مرد بود
نظرات