حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۳۸۶

۱

امشب که از فروغ رخش، لاله داغ بود

شبنم، سپند مجمر گلهای باغ بود

۲

از بس نگاه از آن گل رو آب و تاب داشت

اشکی که ریختم گهر شبچراغ بود

۳

رفت الفت وطن به خرابات از دلم

ساقی غریب پرور و می در ایاغ بود

۴

شد خون گرم مرهم کافور زخم ما

در شور عشق پنبه نمکدان داغ بود

۵

هرجا که بوی یوسفی از پیرهن دمید

چشم سفید گشتهٔ من در سراغ بود

۶

مستی نگر، که ذوق صفیرم ز دل نرفت

در گلشنی که بلبل خوش نغمه زاغ بود

۷

نگذاشت جوش ناله غبار غمی به دل

از فیض نغمه، مطرب ما تر دماغ بود

۸

صیّاد عشق را سر دام و قفس کجاست؟

پروانه پرشکستهٔ پای چراغ بود

۹

چون غنچه سر به جیب چو بردم به بوی تو

از جوش رنگ، دیده به گلگشت باغ بود

۱۰

در بیضه عندلیب شود خوش نوا حزین

طفلان عشق را ز دبستان فراغ بود

تصاویر و صوت

نظرات