حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۳۹۵

۱

دلِ شاد، رند می آشام دارد

جم دور خوبش است تا جام دارد

۲

چو گوهر، دل عارف از لنگر خویش

درین بحر پر شورش، آرام دارد

۳

خلانند در دیده صد نیش خارش

ز یک چشم خوابی، که بادام دارد

۴

در آیینهٔ طلعت یار پیداست

به ما، هر چه در پرده ایام دارد

۵

نه از بخت دارم شکایت نه از چرخ

مرا یار بی رحم، ناکام دارد

۶

به گرد عذارش خط کافر است این

که صبح امید مرا شام دارد

۷

بود ننگ از نام رندی که در عشق

غم ننگ دارد، سر نام دارد

۸

حزین ، از کران تا کران حرف عشق است

نه آغاز دارد، نه انجام دارد

تصاویر و صوت

نظرات