حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۴۱

۱

هرگز نرسد رشحهٔ کامی به لب ما

گردون کر و لال است زبان طلب ما

۲

ما همره بختیم و تو همسایه خورشید

ساکن نتوان کرد به کافور، تب ما

۳

با عشق چه سازد خنکیهای تو زاهد؟

ای زلف، مزن بیهده پهلو به شب ما

۴

ای عقل فرومایه، به اندازه قدم نه

ما بندهٔ عشقیم، نگهدار ادب ما

۵

خورشید حزین آینه در ابر نهان کرد

از خیرگی دیدهٔ حیرت نسب ما

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
علیرضا بدیع
۱۴۰۲/۱۲/۰۸ - ۱۷:۲۷:۴۷
مصراع دوم زبان طلب نباید زمان طلب باشد؟ یعنی هنگام مطالبه ما کر و لال است.