
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۱۹
۱
لب لعلت به پیامی دل ما شاد نکرد
کلک مشکین تو از غمزدگان یاد نکرد
۲
می کند آنچه جگرکاو نگاه تو به دل
به رگ جان کسی، نشتر فولاد نکرد
۳
سرو ناز تو که عمر ابدی سایهٔ اوست
یک ره از لطف، خرابی چو من آباد نکرد
۴
کافر بتکده جز مهر رخت قبله نداشت
صوفی صومعه جز ذکر تو اوراد نکرد
۵
کاوش ناخن غم، با جگرم کرد حزین
آنچه در کوهکنی، تیشهٔ فرهاد نکرد
نظرات