
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۲۲
۱
کاش خضری به من بادیه پیما برسد
که سراغ حرمم تا در ترسا برسد
۲
دل و دین را چه کنم عرضه به جولانگه تو؟
مشکل این جنس فرومایه به یغما برسد
۳
ناله تا کی شکند، در جگر خویش سپند؟
آتشی کاش به فریاد دل ما برسد
۴
از تو نومید نیم تا تپش دل باقیست
عاقبت سیل سفرکرده به دربا برسد
۵
دوستان در صف هنگامه ی مرگم جمعند
کاش آن دشمن جان هم به تماشا برسد
۶
تلخ کامم لب شیرین شکرخا بگشا
که به دادم دم جان بخش مسیحا برسد
۷
دیده محروم ز خونابهٔ دل نیست حزین
باده از خم به دل آسایی مینا برسد
نظرات