حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۴۲۸

۱

پای بستند و ره سعی نشانم دادند

دست و بازو بشکستند و کمانم دادند

۲

جان سختم حذر از دوزخ جاوید نداشت

خانه در کوچهٔ آسوده دلانم دادند

۳

العطش زاست درین وادی تفسیده دلم

جگری گرمتر از ریگ روانم دادند

۴

بر رخ خرقه کشان هم در رحمت باز است

بار در انجمن باده کشانم دادند

۵

شمعها برده ام از صدق به خاک شهدا

تا دل و دیدهٔ خونابه چکانم دادند

۶

اجر صبری که به حرمان گلستان کردم

چمن آرایی آن سرو روانم دادند

۷

همّت از ابر نمی گشت طلبکار حزین

رگ ابر قلم ژاله فشانم دادند

تصاویر و صوت

نظرات