
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۲۹
۱
عذر این بنده پذیرای دل و هوشش باد
هر غباری ست ز آیینه فراموشش باد
۲
دامن مرحمت دولت ساقیست فراخ
جرم من پردگی خلق خطاپوشش باد
۳
یا رب آشفته مکن طرهاش از زاری دل
آه دوشینهٔ من خواب فراموشش باد
۴
از سر زلف، دل خام طمع در تاب است
سر شوریده دلان محرم آغوشش باد
۵
چشم دل پرده گشای گل مستورش شد
گوش جان نکته نیوش لب خاموشش باد
۶
کشد از خونم اگر باده، حلالش باشد
زند از شیرهٔ جان ساغر اگر، نوشش باد
۷
بلبل کلک حزین کز سخن آهنگان است
نغمه سنج سمن صبح بناگوشش باد
نظرات