
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۳۲
۱
من کشتهٔ زخمی که اجل را خجل آرد
جان بندهٔ آن تیغ که چاکی به دل آرد
۲
زلف تو شبیخون به بتان چگل آرد
سیلی که رسد از سر کوی تو، دل آرد
۳
بستیم ز خجلت ره قاصد که مبادا
پیغام وفایی ز تو پیمان گسل آرد
۴
در محفلت از آتش دل غیرت شمعم
از بس که مرا ناله به لب متّصل آرد
۵
خالیست کنارم ز گل، آن گریه کجا رفت؟
کز دیدهٔ آغشته به خون، لخت دل آرد
۶
آلوده حزین ، از تن خاکی ست روانم
سیلی که به ویران فتدش راه،گل آرد
تصاویر و صوت


نظرات