
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۳۶
۱
دل در شکن زلفت، صبح طربی دارد
مهتاب بناگوشت فرخنده شبی دارد
۲
در عربده می باشد چون ترک تقاضایی
مژگان تو پنداری از ما طلبی دارد
۳
در میکده خاکم را پیمانه کنی یا رب
شاید دل حسرت کش لب را به لبی دارد
۴
ای دل نشوی غافل از فیض بناگوشش
در پرده سواد خط صبح عجبی دارد
۵
افسانه کند خوابش آشوب قیامت را
دل بیهده در کویش شور و شغبی دارد
۶
بی رنج نشد حاصل، نه کفر نه ایمانم
از بتکده تا کعبه هر جا ادبی دارد
۷
بگشای حزین چشمی کان مهر جهان آرا
در محمل هر ذرّه لیلی نسبی دارد
نظرات