
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۴۳
۱
غم توگونه ی گلنار را کهربا سازد
به عشق هر چه مس آرند کیمیا سازد
۲
دوباره زندگی حشر مرگ موعودیست
ز خاک کوی تو ما را اگر جدا سازد
۳
غرور ناز تو دارد ز لطف مأیوسم
عجب که بوی تو با قاصد صبا سازد
۴
چو گل به سینهٔ صد چاک من چه می خندی؟
غم تو پیرهن غنچه را قبا سازد
۵
جدا به مرگ نگردم ز آشنا روبی
که از لبم به سخنهای آشنا سازد
۶
حزین به سینه دلی فارغ از دوا دارم
که درد عشق به دلهای مبتلا سازد
نظرات