
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۵
۱
چند به غمزه خون کنی خاطر ناشکیب را
بر رگ جانم افکنی، طرّهٔ دلفریب را؟
۲
این ستم دگر بود، کز تف خوی گرم تو
گریه به کام دل نشد، عاشق بی نصیب را
۳
ناله به زیر لب گره، چند کنم که می زند
باد بهار دامنی، آتش عندلیب را
۴
از اثر تبسّم غنچهٔ ناشکفته اش
بلبل گلستان کند، نوگل من ادیب را
۵
خنده په زخم من چرا، شور لبت نمی زند؟
از نمک کرشمه ات، نیست خبر، رقیب را
۶
نیست اگر پسند تو، شیوهٔ بی گنه کشی
از گنهم حساب کن، شکوهٔ بی حسیب را
۷
گر مددی کند حزین ، فیض دم مسیح ما
نیم شبی قضا کنم، نالهٔ عندلیب را
تصاویر و صوت

نظرات