
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۵۷
۱
مرا مجال سخن، بادهٔ زلال دهد
که شیشه ره به پریخانهٔ خیال دهد
۲
فسرده از سخن سرد خود ستایانم
سرود مطرب کج نغمه، گوشمال دهد
۳
به غیر جذبهٔ خاطر که خضر این وادی ست
به بحر، قطرهٔ ما را که اتصال دهد؟
۴
به حشر نامهٔ اعمال مجرمی ست سفید
که شستشو به عرقهای انفعال دهد
۵
صدف به ابر چرا تهمت سخا بندد؟
ز گوهری که به سعی کف سؤال دهد
۶
شمیم عشق بود تا به حشر خاک مرا
که بوی باده دیرینه ی سفال دهد
۷
حزین به دولت سودای خال و خط کسی ست
که عنبرین قلمت نافه ی غزال دهد
تصاویر و صوت

نظرات