
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۷۳
۱
اهل قلم فراغت دنیا نمیکنند
کاری که دست میکند اعضا نمیکنند
۲
تیغ برهنه است کسی کز طمع برید
آزادگان به خلق مدارا نمیکنند
۳
بیآرزو شود دل بیآرزو نصیب
این است دولتی که تمنّا نمیکنند
۴
بر دامن رضاست سر خستگان عشق
افتادهاند و تکیه به دنیا نمیکنند
۵
گل نشکفد ز گلبن افسردهخاطران
تا ابر دیده را چمنآرا نمیکنند
۶
روی نگاه عجز ندارند عاشقان
سر زیر تیغ آن مژه بالا نمیکنند
۷
نقد است قسمت همه دلها ز جور تو
ارباب جود وعده به فردا نمیکنند
۸
خاک مراد دیدهوران است گرد غم
این خاک را به کاسهٔ دنیا نمیکنند
۹
بینا نمیشود دل شوریدگان حزین
تا دیده را نقاب تماشا نمیکنند
نظرات