حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۴۸۲

۱

کی صرفه ز ما خصم سبک سر به دغا برد؟

خود باخت، دغل باز حریفی که ز ما برد

۲

از هر دو جهان باز نیامد خبر از او

دل را کشش عشق ندانم به کجا برد؟

۳

افسرده ز دم سردی ایّام نگردید

آتشکده آتش مگر از سینهٔ ما برد؟

۴

از منّت پیری ست گرانباری دوشم

لب را به قدم بوس تو این پشت دوتا برد

۵

یک جلوه خیال تو در اندیشهٔ ما کرد

دل لذت دیدار جدا، دیده جدا برد

۶

خورشید نبردهست به چوگان سعادت

گویی که ز میدان شهادت سر ما برد

۷

تردامنی مشرب رندانه حزین را

از توبه پشیمانی و از خرقه صفا برد

تصاویر و صوت

نظرات