
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۸۳
۱
نبود عجب که از دل ما شور شد بلند
جایی که دود حوصلهٔ طور شد بلند
۲
شد موج زن ز جلوهٔ او سیل فتنه ای
گرد خرابی از دل معمور شد بلند
۳
هرگز نبود عمر فراق این قدر دراز
از یاد زلف او شب دیجور شد بلند
۴
کوته کند فسانهٔ گلبانگ عندلیب
هر جا حدیث آن رخ مستور شد بلند
۵
یک چند راز عشق ز خامان نهفته بود
باز این ترانه از لب منصور شد بلند
۶
یا رب که دید سرو سهی پیکر تو را
کآوازه اش چو مصرع مشهور شد بلند؟
۷
بانگ دراست قافله درد را حزین
هر ناله ای که از دل رنجور شد بلند
نظرات