
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۹۱
۱
نسیم حالت آور، پای کوبان، تردماغ آمد
به دل ها ذوق دست افشانی گل های باغ آمد
۲
کدوی خشک زاهد را، دماغ از بوی می تر شد
بحمدالله که آب رفته، ما را در ایاغ آمد
۳
رگ برق قدح، ره می زند خلوت گزینان را
بشارت، زاهد گم کرده ایمان را چراغ آمد
۴
بیا صوفی ببین وجد گل و رقص درختان را
برآ از خرقهٔ سالوس زاهد، فصل باغ آمد
۵
حزین ، از قطره ریزی تا نمانده ست ابر آذاری
مگر دردانهٔ دل را توانی در سراغ آمد
نظرات