
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۴۹۸
۱
زاهد از حلقهٔ ما چون دگران برخیزد
کف زنان، جامه دران، رقص کنان برخیزد
۲
پردهٔ دیده حجاب است میان من و دوست
خرّم آن روز که این هم ز میان برخیزد
۳
خوار و پامال تر از سایهٔ افتاده منم
از کنارم اگر آن سرو روان برخیزد
۴
سینه، دل را چه خیال است کند زندانی؟
زین قفس بلبل ما، بال فشان برخیزد
۵
با تو در خلوت دل وصل تو را می خواهم
کز میان کلفت روزان و شبان برخیزد
۶
هر جفایی که کنی راحت جان است ولی
رسم انصاف مبادا ز جهان برخیزد
۷
برکش از دل نفس مولوی روم، حزین
تا ز گلزار سمن، رنج خزان برخیزد
تصاویر و صوت

نظرات