
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۵۱۰
۱
عیش ار به دل آبله ناکم گذرانند
خون مژه از دامن پاکم گذرانند
۲
ناگفته بدانند که از دست غم کیست
از حشر چو با سینهٔ چاکم گذرانند
۳
ارواح به خاکم همه سایند جبین را
از کوی تو گر بعد هلاکم گذرانند
۴
هشیار به هنگامهٔ محشر نتوان رفت
ای کاش که از سایهٔ تاکم گذرانند
۵
ریزم به رهش بار دگر جان حزین را
گر آن سگ کو، بر سر خاکم گذرانند
نظرات