حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۵۲۹

۱

از یاد شکّرخنده‌اش، تلخی هجران شد لذیذ

زان لب به کام زخم ما، شور نمکدان شد لذیذ

۲

شد خوشگوار از جلوه اش نقد دل و جان باختن

با ترک تاز غمزه اش، تاراج ایمان شد لذیذ

۳

آن لعل عیسی دم مرا تا چاره جویی می کند

از دردمندی بیشتر، در عشق درمان شد لذیذ

۴

خونم بحل کز دوریت این تشنهٔ دیدار را

آب دم شمشیر تو چون شیره جان شد لذیذ

۵

بر سفرهٔ دهر دنی کز شکّرش زهر است به

خون دل و لخت جگر در کام مهمان شد لذیذ

۶

با جشم مخمور تو شد، خون جگر خوردن حلال

از ناوک مژگان تو در سینه پیکان شد لذیذ

۷

در کام من شهد سخن شیرین تر از جان شد حزین

طوطی طبعم را دهن زین شکّرستان شد لذیذ

تصاویر و صوت

نظرات