حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۵۴۰

۱

من خراباتیم ای شوخ، مرا یار مگیر

نیکنامی تو، ره خانه خمّار مگیر

۲

عنبرین طره چه انداخته ای بر سر دوش

کافر عشق تو ماییم، تو زنار مگیر

۳

شمع سان گر سرم از تیغ زنی زنده شوم

کار این سوخته را این همه دشوار مگیر

۴

گل آدم کف تقدیر، چهل روز سرشت

باری از تربیتم دست به یکبار مگیر

۵

من اگر نیکم اگر بد، به صفا آینه ام

که تو را گفت، مرا لایق دیدار مگیر؟

۶

گر به گستاخیم از سینه صفیری زده سر

رحم فرما و به این مرغ گرفتار مگیر

۷

صد سخن گفتم و نشنیده گرفتی و گذشت

یک سخن را به دل نازک خود بار مگیر

۸

عشق نبود عجبی گر به رگ و ریشه دود

آتش است این، نتوان گفت که در خار مگیر

۹

این جواب غزل مرشد روم است که گفت

من به بوی تو خوشم، نافه تاتار مگیر

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی (به ضمیمه تاریخ و سفرنامه حزین) کتابفروشی خیام - شیخ محمدعلی بن ابیطالب بن عبدالله حزین لاهیجی - تصویر ۳۹۲

نظرات