
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۵۵۸
۱
جلوهٔ ناز تو ای سرو روان ما را بس
دولت وصل تو از هر دو جهان ما را بس
۲
در اسیری شکن زلف تو ما را دلدار
درغریبی غم تو، مونس جان ما را بس
۳
هوس بوسه ز لعل لب او بی شرمی ست
گل پیغامی از آن غنچه دهان ما را بس
۴
نه دل سیر چمن، نه سر صحرا داریم
در جهان کنج خرابات مغان ما را بس
۵
روح حافظ بود از کلک تو خشنود حزین
از تو این تازه غزل، ورد زبان ما را بس
تصاویر و صوت


نظرات