
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۵۶
۱
ای سلسلهٔ زلف تو بر پای دل ما
سودایی خال تو، سویدای دل ما
۲
دارد به گریبان تمنا، گل امّید
از خار رهت، آبلهٔ پای دل ما
۳
چون برگ خزان دیده به هم ربط نگیرد
از بس که ز هم ریخته اجزای دل ما
۴
خونین جگر لالهٔ صحرای تو لیلی
داغ تو، سیه خانهٔ صحرای دل ما
۵
بگشود ز گردن رگ جان و نگشاید
زنّار سر زلف تو، ترسای دل ما
۶
بگشای حزین ، پرده ازین ساز که سازد
از ناله، نیِ کلک تو احیای دل ما
تصاویر و صوت

نظرات