حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۵۷۷

۱

فکندم دل به کوثر از زلال لعل نوشینش

گرفتم در چمن نظّاره را از حسن رنگینش

۲

نگاه ساده، دل را چون غزالان کرده صحرایی

سمن زار بناگوشش، بهار خط مشکینش

۳

ز بی سرمایگی خجلت کشد مژگان رنگینم

اگر منت به چشم من نهد پای نگارینش

۴

زکوشش ناله عاجز شد ز بس تیرش به سنگ آمد

چه سازد بی قراری های دل، با کوه تمکینش؟

۵

به این حسرت نصیبی ها چه طرف از گلشنی بندم

که بیخود می رود ازکف، چو دل دامان گلچینش؟

۶

چه ذوق از بزم هستی می پرستی را که می باشد

رگ تلخ شراب زندگانی، جان شیرینش؟

۷

سراپا خوانده ام دیوان دل در مکتب عشقت

گل اشکی ست مضمون، مصرع آهی ست تضمینش

۸

چرا در خون نخوابد از غم حرمان دیدارت

نگاه ناتوان من که مژگان است بالینش

۹

به عشق آمیز تا بنمایدت جام جهان بین را

به شرط آنکه ننمایی به عقل مصلحت بینش

۱۰

حزینی راکه ما دیدیم صد ره ننگ می آید

مسلمان را ز ایمانش، برهمن را ز آیینش

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی به تصحیح ذبیح الله صاحبکار - محمد علی بن ابی طالب حزین لاهیجی - تصویر ۴۱۰

نظرات