
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۵۸۳
۱
سالک، ز سراغ ره مقصود خمش باش
هر سنگ نشان، سنگ ره توست بهش باش
۲
با ساقی قسمت نتوان عربده انگیخت
چون گل همه دم، کاسهٔ خون می کش و خوش باش
۳
بر بند زبان، گوش سخندان چو نیابی
جایی که خرد پرده شنو نیست، خمش باش
۴
در عهد تو خونی که بریزد، دیتش نیست
مجنون شده عشق تو گو عاقله کش باش
۵
می نوش حزین وشکرین نکته فروربز
گو سرکه جبین زاهد، ازین شیوه ترش باش
تصاویر و صوت

نظرات