حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۶۴۲

۱

طعنه هرگز به دل آزاری خاری نزدم

خنده چون گل به وفاداری یاری نزدم

۲

بحر را حوصله ام غرق خجالت دارد

موج بی طاقت خود را به کناری نزدم

۳

به چه تقصیر فلک خاک به چشمم ریزد؟

هیچگه دامن مژگان به غباری نزدم

۴

بر سرم فوج خزان از چه سبب می تازد؟

خیمه چون لاله به دامان بهاری نزدم

۵

ناوک نالهٔ من خونی امیدی نیست

ترکش سینه تهی گشت و شکاری نزدم

۶

چون به هم بزمی اغیار توانم تن داد؟

من که در حادثه هرگز در یاری نزدم

۷

پاس من ناموس هنرمندی فرهادم بود

در ره عشق اگر دست به کاری نزدم

۸

جرس قافله ام هرزه درا نیست حزین

حرف بی تابی دل را به دیاری نزدم

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی (به ضمیمه تاریخ و سفرنامه حزین) کتابفروشی خیام - شیخ محمدعلی بن ابیطالب بن عبدالله حزین لاهیجی - تصویر ۴۴۴

نظرات